اکتشاف معادن سنگ های تزئینی
اکتشاف معادن سنگ های تزئینی
اگر موقعیت معادن سنگهای تزئینی از قبیل مرمریت ، مرمر ، تراورتن ، سنگ آهک ، گرانیت را بر روی نقشه ایران مشخص کنیم گسترش این معادن روندهای مشخصی را نشان می دهد . این روندها حکایت از همخوانی و همزادی زمانی و ژنتیک سنگها می کند .
واضح ترین روند مربوط به گسترش معادن مرمر چشمه ای و تراورتن است که در طول یک نوار شمال غرب – جنوب شرق سراسری ایران از گوشه شمالغرب کشور تا مرز پاکستان کشیده شده است . این نوار به جهت گسترش آتشفشانها و چشمه های آبگرم و خطوط تکتونیکی فعال جوان ( پلیوس تا زمان حاضر ) به نام نوار داغ مرمر چشمه ای و تراورتن پلیو – کوارتز سراسری ایران نامیده شده است .
بعضی از ذخایر دیگر معدنی ایران ، از جمله انرژی درون گرمائی ، ذخایر مس پورفیری ناحیه کرمان ( مثل سرچشمه ) نیز در ارتباط با این نوار داغ معرفی شده اند .
اکتشاف معادن سنگ های تزئینی در نوار سنندج_ سیرجان
روندهای مشخص دیگر روند مرمریتی به نام نوار سنندج _ سیرجان است که طبقات مرمر دولومیتی در یک مجموعه دگرگونی – ولکانیکی میان لایه ای همراه با شیست سبز ، لاواهای اولترابازیک و محصولات پیروکلاستیکی مربوط به ولکانیزم بازیک و اولترابازیک در یک مجموعه افیولیتی قرار گرفته اند . در این نوار ارزنده ترین ذخایر شناخته شده مرمریت ایران چه از نظر ذخیره و چه از نظر کیفیت واقع می شوند . سن مجموعه دگرگونی – ولکانیکی در بر گیرنده افق های مرمریت به پرموتریاس تا پالئوزوئیک بالا نسبت داده می شود . نوار فرعی مشابهی در خراسان قرار دارد .
در کربناتهای کرتاسه میانی ، نیز گروه نسبتا” بزرگی از معادن مرمریت و سنگ سیاه (اوشن بلک و اسپادانا سیلک رامشه ) قرار دارند که در محدوده ای مستطیل شکل با روند نزدیک به شرقی – غربی از جوشقان تا کرمان گسترده شده است . مجموعه ای از مرمریت ژوراسیک – کرتاسه در شمال شرق باختران نیز جزء ذخایر قابل ذکر است .
آهک های آسماری و قم در بخش وسیعی از کشور ، در اطراف کویر مرکزی و بر روی نوار باریکی بین اسلام آباد غرب و در شمال آذربایجان غربی ذخایر قابل توجهی از مرمریت را در بر گرفته اند .
ذخایری از سنگهای آذرین مثل گرانیت در گوشه و کنار ( همدان ، ماسوله ، مشهد ) قرار دارند .
گرانیت ها و توده های نفوذی در ایران که محصول فاز تکتونیکی کیمرین پسین هستند عبارتند از :
۱- گرانیت – پگماتیت تورمالین دار در شرق ماسوله
۲- گرانیت بین راه انزلی و آستارا
۳- دیوریت های شمال ده بید نزدیک سیرجان
۴- توده گرانیتی وسیع شیرکوه در یزد
۵- توده گرانیتی کلاه قاضی در جنوب اصفهان
۶- دیوریت – سینیت های آلمو تولاق ( شمال شرقی توده الوند همدان )
۷- گرانو دیوریت های گلپایگان
۸- توده های نفوذی ( از گابرو تا گرانیت ) در جنوب غربی شهر بابک
توده های نفوذی مهم دیگری در ایران وجود دارند که محصول فاز لارامین هستند که این فاز از اواخر کرتاسه آغاز شده است . توده های نفوذی شامل گرانیت تا دیوریت که در نوار سنندج – سیرجان و در داخل سنگهای دگرگونی موجود در منطقه تزریق شده است نظیر توده های الوند ، ملایر ، گلپایگان و محلات و بروجرد
همچنین حرکات تکتونیکی پیرنه که بین ائوسن و الگوسن وجود داشته است توده های نفوذی را ایجاد کرده است . بسیاری از توده های نفوذی اطراف تهران ( مانند گرانیت قصر فیروزه – سینیت لواسان ، دیوریت سد کرج ، گابروی مبارک آباد ) گرانیت کوههای طارم – قره داغ که اکثرا” توفیقهای سبز البرز را قطع می نمایند و همچنین توده های نفوذی ترود ، کاشمر ، فردوس ، زاهدان و خاش در همین زمان به وجود آمده اند .
بخشی از توده های نفوذی نطنز نیز که اکثرا” با فعالیت آتش فشانی ائوسن ، در ارتباطند در این فاز تشکیل گردیده اند .
در ضمن حرکات پلیو – پلئیستوسن یا حرکات پاسادنین گرانیت های جدیدی مانند گرانیت سفید علم کوه در البرز را ایجاد کرده است .
دکتر مؤمن زاده در مقاله ای تحت عنوان گسترش جغرافیایی – استراتیگرافی سنگهای تزئینی و نما در ایران ( سال ۶۷ ) ابتدا اطلاعات زمین شناسی و موقعیتی معادن فعال سنگ را در ایران جمع آوری کرده است و سپس این کانسارها را بر اساس نوع سنگ تزئینی ، موقعیت لیتواستراتیگرافی و پترولوژیکی مجموعه سنگهای در بر گیرنده آنها به هفت گروه اصلی تقسیم بندی کرده است :
۱- کانسارهای مرمریت مجموعه دگرگونی – ولکانیکی پالئوزوئیک و پرموتریاس
۲- کانسارهای مرمریت ژوراسیک – کرتاسه
۳- کانسارهای مرمریت و آهک کرتاسه ( نوع لاشتر – نجف آباد )
۴- کانسارهای مرمریت مجموعه اقیولیتی آمیزه رنگین کرتاسه بالائی و ترسیر
۵- کانسارهای آهکی و مرمریت سازندهای قم – آسماری
۶- کانسارهای مرمر اونیکس و تراورتن پلیو – کوارتز
۷- کانسارهای سنگهای آذرین معروف به گرانیتی
سپس شرح اجمالی هرزون و هر دسته از کانسارها بر اساس مشخصات زمین شناسی سنگهای در بر گیرنده و نوع سنگ ارائه نموده است :
۱- معادن مرمریت مجموعه دگرگونی – ولکانیکی پالئوزوئیک بالا و پرموتریاس
بیشتری و مهمترین ذخایر شناخته شده مرمریت کشور در بخش مورد بحث بر روی دو نوار مجزا از یکدیگر شامل یک نوار اصلی شمالغرب – جنوب شرقی درزون سنندج – سیرجان و یک نوار فرعی در خراسان واقعند . نوار اول را به جهت اینکه از سنندج شروع و به سیرجان ختم می شود به این نام خوانده اند و نوار خراسان را به همین دلیل ، مشهد – قائن می نامند .
لیتولوژی سنگهای در بر گیرنده معادن مرمریت عمدتا” عبارت است از تناوبی از شیست سبز ، آمفیبولیت ، مرمر دولومیتی یا آهکی ، فیلیت ، سریسیت ، سرپانتیت ، گینس ، گرانیتوئیدگابرو .
پیروکسینت و دیگر سنگهای اولترامافیک و اولترابازیک که در حقیقت یک مجموعه افیولیتی را تشکیل می دهد . آنچه به عنوان مرمریت مورد استفاده قرار می گیرد لایه ها و عدسی های بزرگ و کوچک مرمریت دولومیتی و آهکی است که به تناوب در ستون استراتیگرافی مجموعه افیولیتی تکرار شده است . سنگ مورد استفاده عبارت است از کربنات کلسیم و منیزیم که نسبت منیزیم به کلسیم در بخش های مختلف متفاوت است . در نوار سنندج – سیرجان بیشتر ذخایر مرمریت در حقیقت دولومیت سفید و خالصی هستند که گاهی علاوه بر ارزشی که از نظر سنگ نما و تزئینی دارند به عنوان دولومیت خالص ( نسوز ، پودر دولومیت و ۰۰۰ ) نیز ارزنده اند . در بعضی بخش ها نیز مقدار منیزیم در حدی نیست که دولومیت تشکیل شود .
درجه کریستالیزاسیون : از نظر کریستالیزاسیون محصولات این دو نوار عبارتند از کربنات کریستالیزه با درجات کریستالیزاسیون متفاوت از درشت بلور تا ریز بلور . در واقع سنگهای رسوبی فاقد کریستال هستند و کریستالیزاسیون محصول فرآیند دگرگونی در سنگ می باشد . دگرگونی باعث می شود که بلورها رشد کنند و سنگ دوباره کریستالیزه شود .
در اینجا با اینکه سنگهای رسوبی داریم اما به دلیل اینکه نوع تشکیل آن به شکلی است که در هنگام رسوبگذاری و دیاژند تغییراتی ایجاد می شود که یک نوع خالص دگرگونی خفیف در سنگ ایجاد می شود . بنابراین این سنگها با اینکه رسوبی هستند و در اثر رسوبگذاری ایجاد شده اند و قاعدتا” نباید کرستال داشته باشند . دارای کریستالهای ریز تا درشت هستند .
درجه کریستالیزاسیون یعنی ریز یا درشت بودن دانه های کریستالی به درجه خلوص و یا داشتن ناخالصی در موقع رسوب گذاری و در مرحله دیاژنز بستگی دارد . به طوری که اگر لجن کربنات در محله رسوب از آب دریا ، در طول زمانی قابل توجه با درجه خلوص زیاد انباشته شده باشد و ضخامت های چند سانتی متری یا چند متری از کربنات یکدست و خالصی را تشکیل دهد . در مرحله دیاژنز رشد کامل کریستالها حاصل شده و تحولات بعدی از جمله دگرگونی عمل کریستالیزاسیون را بهبود می بخشد . بدین معنی که کربنات کاملا” خالص که در اینجا وجود دارد با توجه به طول زمان طولانی ، فرصت کافی دارد که بلورهای خود را رشد دهد و بدین ترتیب بلورهای درشت تشکیل می شود .
در صورتی که لجن کربنات خالص نباشد به دنبال تحولات فصلی ، سالانه و یا دوره ای ناشی از شرائط اقلیمی و یا تحولات ولکانیزم دریائی ، از قشرهای خالص تر و ناخالص به صورت یک در میان تشکیل شده باشد و این قشرها نازک باشند وجود همین ناخالصی ها عملا” کریستالیزاسیون را مختل می کند و عمل کریستالیزاسیون به صورت کامل انجام نمی شود و بلورها ریز دانه می شوند ( در واقع یکی از بهترین راه های جلوگیری از کریستالیزاسیون و رشد یکدست در یک مجموعه ورود ناخالصی در آن می باشد ) سپس در مرحله دیاژنز و سنگ شدن ، علاوه بر عمل کریستالیزاسیون ، عمل چین خوردن درون لایه ای و فشرده شدن و تغییر حجم طبقه لجن در حال سنگ شدن نیز انجام می گیرد و لایه های ظریف با خصوصیات مختلف کربنات خالص و ناخالص را چین موجی داده و بافت زیبایی را ایجاد می نماید که در واقع بعضی مرمریت های مطبق مثل مرمریت خلج مشهد از این دسته می باشند .
این تحولات دیاژنز در واقع خود نوعی دگرگونی خفیف می باشد که در حین تشکیل رسوبات رخ می دهد و شدت آن بستگی به نوع رسوب و شرایط محیطی دیاژنز دارد .
در مجموع برای تشکیل سنگهای مورد بحث در نوارهای فوق ، وجود فاز دگرگونی الزامی نیست بلکه درجه خلوص لجن کربناتی و مراحل دیاژنز و درجه ناخالص ها برای درجه های شدید و خفیف کریستالیزاسیون کافی می باشد .
منبع: کتاب راهنمای سنگ ایران سال 1382